تاریخ انبیاء (از آدم خلیفة اللّه (ع) تا خاتم رسول اللّه (ص))
ساخت کشتی به دستور خداوند
[50]
در پایان نهصد سال مردم هنوز ستمگر و پادشاهان کافر بودند. جبرئیل نزد نوح آمد و به او وحی آورد که هسته خرما را بکارد و وقتی درخت به بار بنشیند، زمان فرج خواهد رسید. وقتی زمان فرج به طول انجامید، نیمی بیشتر از پیروان نوح از ایمان خود دست کشیدند. نوح دست بر دعا برداشت و گفت؛ خداوندا! از اصحاب من جز گروه کوچکی باقی نمانده است، من می ترسم که آن عده هم از دین خود دست بردارند و هلاک شوند، در این حال از سوی خدا به نوح وحی شد؛
«جز آنانکه (تاکنون) ایمان آورده اند، دیگر هیچ کسی از اقوام تو ایمان نخواهد آورد.»(1)
بنابراین از کارهایی که بت پرستان انجام می دهند، غمگین مباش و در این هنگام، خداوند دستور ساختن کشتی را به حضرت نوح اعلام و چنین وحی فرمود؛
«و اکنون در حضور ما و طبق وحی ما، کشتی بساز! و درباره آنها که ستم کردند شفاعت مکن که همه آنها غرق شدنی هستند.»
حال دیگر بهر کشتی(2) ساختن * خویش را آماده کن ای ممتحن
پس به دست حضرت روح الامین * طرح کشتی رسم شد روی زمین
فاصله بین دعای نوح و طوفان معروف نوح 50 سال طول کشید.
اینگونه بود که حضرت نوح آنها را سزاوار نفرین دید و در موردشان چنین نفرین کرد؛
«پروردگارا! احدی از کافران را روی زمین زنده مگذار، چرا که اگر آنها را زنده بگذاری، بندگانت را گمراه می کنند و جز نسلی گنهگار و کافر به وجود نمی آورند.»(3)
حضرت نوح مشغول کاشتن درخت شد، قوم او از کنارش عبور می کردند و از روی تمسخر می خندیدند و می گفتند؛ «این پیرمرد را ببین که کشتکار شده است.»(4)
[51]
سالها گذشت، درخت ها بلند و تنومند شدند، خداوند به او وحی فرستاد که تخته هایی از درخت ساج تهیه کنند، نوح با نحوه ساخت کشتی آشنا نبود. جبرئیل او را از نحوه ساخت کشتی آگاه ساخت و آن اولین کشتی بود که بر روی زمین ساخته شد. نوح در میان قوم خود ندا داد که هرکس در کار ساخت کشتی و تراشیدن مرا یاری کند، تراشه های به جای مانده برای او به طلا و نقره تبدیل می شود.
ولی گروهی از مردم او را مورد تمسخر قرار می دادند و به گِرد او اجتماع می کردند و می گفتند؛ شگفتا! در بیابانی که چاه و آبی وجود ندارد، این مرد کشتی می سازد.
یکی می گفت؛ نوح از پیغمبری دست کشیده و نجّار شده است.
دیگری می گفت؛ حالا هم که نوح می خواهد خانه بسازد این خانه بزرگ چوبی که به درد کسی نمی خورد.
سوّمی می گفت؛ در این جای خشک که آبی وجود ندارد کشتی با این عرض و طول را برای چه می سازی؟ و در بیابان خشک می خواهی کشتیرانی کنی؟
و هرکس به گونه ای به نوح ناسزا می گفت و او را مسخره می کرد.
حضرت نوح در پاسخ و گفتار بیهوده آنها، بیش از یک پاسخ نداشت و می فرمود:
«کشتی سازی من در بیابان بی آب، به دستور خداوند است، و این مسخره
و نیشخندها، از اهمیت کار من نمی کاهد.»(1)
و می گفت؛ «... اگر شما امروز ما را مسخره می کنید، بزودی خواهید دانست که عذاب خوار کننده و ذلت بار به سراغ کدامیک از ما دو طائفه خواهد آمد...».(2)
زمان ساخت کشتی، هنگامی که حضرت نوح طبق فرمان خدا به ساختن کشتی مشغول می شد، مشرکان شبها در تاریکی، کنار کشتی می آمدند و آنچه را نوح درست کرده بود خراب می کردند، تخته هایش را از هم جدا کرده و می شکستند. نوح از درگاه الهی استمداد و شکایت کرد و گفت؛
«خدایا! به من فرمان دادی تا کشتی بسازم و من مدّتی است به ساختن
[52]
آن مشغول شده ام، ولی آنچه را درست می کنم، شبها مخالفان می آیند نتیجه زحمات ما را خراب می کنند، بنابراین چه وقت کار من به سامان و پایان می رسد.»(1)
خداوند وحی کرد؛ سگی را برای نگهبانی کشتی بگمار. نوح از آن پس سگی را کنار کشتی آورد تا نگهبانی دهد. آن حضرت روزها به ساختن کشتی می پرداخت و شبها استراحت می کرد. وقتی که شبانه مخالفان برای خراب کردن کشتی می آمدند، سگ به طرف آنها می رفت و صدای خود را بلند می نمودند، حضرت بیدار می شد و با چوب و چماق و الوار به مهاجمان حمله می کرد و آنها را فراری می داد.
مدتی برنامه حضرت نوح این گونه بود تا ساختن کشتی به پایان رسید.(2)
برای ساخت کشتی 129 هزار میخ، توسط جبرئیل آورده شد. از آن میخ ها تنها پنج میخ در ساخت کشتی بکار نرفت. روزی دست نوح به یکی از پنج میخ خورد و به امر خداوند ناگهان نوری از آن ساطع گشت و آن میخ به امر خدا به سخن در آمد و گفت؛
من محمّد بن عبدا... هستم، پس نوح آن میخ را به اشاره جبرئیل به جانب راست کشتی و بالاترین قسمت آن کوفت و چهار میخ دیگر را به نام علی علیه السلام ، فاطمه علیهاالسلام ، حسن علیه السلام ، حسین علیه السلام در چهار جهت کشتی کوبید
کشتی نوح دارای طبقاتی بود و دو شکاف داشت که یکی از آنها در روز مثل خورشید می درخشید و شکاف بعدی در شبها مانند ماه نور افشانی می کرد.
طول کشتی نوح 1200 ذراع و عرضش 800 ذراع و ارتفاع آن 80 ذراع بود. کار تراشیدن و ساخت کشتی در مسجد فعلی کوفه به انجام رسید.(3)
1 - سوره هود، 36.2 - سوره هود، آیه 38.3 - سوره نوح، آیه 27.4 - قصه های قرآن، درودگر، ص 17.1 - قصه های قرآن، درودگر، ص 18.2 - خلاصه تاریخ انبیاء، ص 24.1 - سرگذشت پیامبران، راشدی، ص 18.2 - بحار، ج 65، ص 52.3 - داستان پیامبران، ص 40.